اقتصاد ركن اصلي قوام زندگي است

اهميت اقتصاد درسيره معصومین علیهم السلام

اقتصاد ركن اصلي قوام زندگي است

اقتصاد یکی از ارکان اصلی قوام و استواری زندگی و موجب عزت انسان است. خداوند متعال و معصومین علیهم السلام دائما انسان ها را به فعالیت اقتصادی و بهبود بخشیدن به وضع زندگی و رفاه خود برای رسیدن به ایمانی قوی و قوام و استواری در زندگی و دین خود وعزت در بین مردم سفارش کرده اند و از بی کاری و تنبلی و زهد غلط نهی نمود ه اند.

قوام زندگی و دین

 خدوند متعال در قران کریم می فرماید: « و لا توتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاما…» ( اموال خود را که خداوند وسیله قوام زندگی شما قرار داده به دست سفیهان نسپارید.) نساء آیه ۵٫در این آیه خداوند متعال مال را به عنوان قوام زندگی انسان مطرح کرده است. امام صادق علیه السلام از مال به عنوان قوام دین یاد کرده اند. ( احتفظ بمالک فانه قوام دینک) بحار الانوار ج ۱۰۰ ص ۹۲٫

 حفظ عزت

همچنین درباره ی حفظ عزت به یکی از یاران خود فرمود: ( احفظ عزک، عزت خود را حفظ کن) او پرسید: قربانت گردم عزت من چیست؟ فرمود ( غدوک الی سوقک و اکرامک نفسک ) صبح زود  به بازار رفتن و خود را عزیز داشتن ) و سایل الشیعه ج ۱۷ ص ۱۳ در توضیح و تحلیل احادیث باید به این نکته توجه شود که هر کدام از این احادیث نسخه و دارویی برای فرد و گروه خاصی است. معصومین علیه السلام با توجه به روحیات و شرایط افراد به آنها توصیه ای می کردند، به یک شخص سفارش می کنند که مواظب باش فقیر نشوی که فقر باعث می شود دین تو از بین برود به همین علت هم به این افراد پیوسته سفارش به حفظ مال و فعالیت اقتصادی و کسب و کاری می کنند که قوام و عزت دین و دنیای آن ها در آن است.(امیرالمومنین ع به فرزندش محمّد بن حنفيّه فرمود: پسرم! از تهيدستى بر تو مى‏ترسم، از آن به خداوند پناه ببر، چرا كه تهيدستى دين را ناقص، و عقل را سرگردان مى‏كند، و پديد آورنده دشمنى است‏.)نهج البلاغه صبحی صالح ص۵۳۱،اما به افراد دیگری توصیه می کنند که به همان رزق اندکشان قانع باشند تا مال و ثروت آنها را از خدا غافل نکند، مانند( ثعلبه بن حاطب انصاری که خدمت رسول خدا ص آمد و گفت، ای رسول خدا (صلى الله عليه و آله) در پیشگاه خدا برای من دعا کن تا مالی به من عنایت فرماید. پیامبرص فرمود ای ثعلبه، وای بر تو برو و به آنچه داری قناعت کن، چرا که انسان سپاسگزار بهتر از انسان ثروتمند ناسپاس است. ثعلبه رفت و پس از چند روز بازگشت و گفت: اى رسول خدا (صلى الله عليه و آله) از خدا بخواه كه مالى به من عطا كند!پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: آيا من الگوى تو نيستم؟ به عزت عرش خداوند سوگند! كه اگر من مى‏خواستم، كوه‏هاى زمين برايم طلا و نقره مى‏گرديد!ثعلبه رفت، سپس براى بار سوم بازگشت و گفت: اى رسول خدا( صلى الله عليه و اله) از خدا بخواه كه مالى به من بدهد؛  كه حق خدا و حقوق ديگران را پرداخت کنم و به خويشاوندانم نيكى کنم ! پيامبر (صلى الله عليه و اله) فرمود:«خدايا، به ثعلبه مال فراوانى عنايت كن!»ثعلبه تعداد اندکی گوسفند داشت با دعای پیامبر خداوند به گوسفندان او برکت داد و همانند مورچه شروع به زیاد شدن کردند. ثعلبه پیش از افزایش اموالش، نمازهای پنجگانه را همراه پیامبر در مسجد بجا می آورد. با افزایش گوسفندان، ثعلبه ناچار شد محلی خارج از مدینه برای آنها بسازد و چون شخصا کارهای گوسفندانش را انجام می داد از آن پس فقط در نمازهای ظهر و عصر پیامبر شرکت می کرد. سپس با افزایش گوسفندانش از آنجا به مکانی دورتر ازشهرمدینه منتقل شد و از آن پس در هیچ یک از نمازهای پیامبر شرکت نمی کرد و تنها در نمازجمعه شرکت می کرد. با افزایش اموالش، از نماز جمعه نیز محروم گردید و از رهگذران از حوادث مدینه سوال می کرد. پیامبر فرمود: ثعلبه چه کرد؟ گفتند ای رسول خدا(ص) وی به قدری گوسفند دارد که هیچ یک از دره ها گنجایش آن ها را ندارد از این رو به فلان دره رفته در آن جا منزلی ساخته و زندگی می کند. پیامبر سه مرتبه فرمود: افسوس بر ثعلبه و در نهایت وقتی که پیامبر ماموری برای اخذ زکات به سوی ثعلبه فرستاد او از دادن زکات سرباز زد و سرانجام او به خیر نشد. ) احادیث الشیعه ج ۲۳ ص ۲۷۴٫

 آرامش نفس

دنبال فعالیت اقتصادی رفتن و به دست آوردن مایحتاج زندگی باعث آرامش و راحتی روح انسان است در نتیجه باعث می شود که انسان بهتر به عبادت های خود مشغول باشد.( رسول خدا می فرماید: ان النفس اذا احرزت قوتها استترت، هنگامی که انسان روزی خود را داشته باشد آرامش می یابد.) وسایل الشیعه ج ۱۲ ص ۳۲۰ ،و همانطور که امام صادق علیه السلام به غلامش مصادف اینچنین دستور می داد. ( اتخذ عقده اوضیعه فان الرجل اذ انزلت به النازله او المصیبه فذکر ان وراء ظهره ما یقیم عیاله کان اسخی لنفسه ،مکانی پر  درخت و یا مالک ثابت و غیر منقولی به دست آور، چرا که هرگاه برای شخصی حادثه ای یا مصیبتی رخ نماید و احساس کند که برای تامین خانواده خود پشتوانی ای دارد، روح راحت تر خواهد بود) وسایل الشیعه ج ۱۷ ص ۷۰ . کافی ج ۵ ص ۹۲ ،در داستان زندگی سلمان فارسی آمده است که (سلمان این چنین بود که هرگاه سهمیه سالانه اش را از بیت المال دریافت می کرد، مخارج یک سالش را ذخیره می نمود تا زمانیکه در سال آینده نوبت سهمیه اش برسد. به او اعتراض کردند که تو با این همه زهد و تقوا در فکر ذخیره آینده ات هستی؟! شاید امروز و فردا مرگ تو برسد! سلمان در جواب می فرمود: شما چرا به مردن فکر می کنید و به باقی ماندن نمی اندیشید؟! ای انسان های جاهل، شما از این نکته غفلت می کنید که نفس انسان اگر به مقدار کافی وسیله زندگی نداشته باشد در اطاعت حق کندی و کوتاهی می کند و نشاط و نیروی خود را در راه حق از دست می دهد. ولی همین قدر که به اندازه نیازش وسیله و مال دنیا فراهم شد با اطمینان و آرامش بیشتری به اطاعت حق می پردازد.) وسایل الشیعه ج ۱۷ ص ۴۳۵٫

مقابله با زهد غلط

امام صادق علیه السلام از افرادی که در ظاهر زهدفروشی کرده، مردم مسلمان را به بهانه تقوا و ترک دنیا از فعالیت های اقتصادی و خوب زندگی کردن منع می کردند انتقاد می نمود. (روزی سفیانی از عالمان زهدفروش مشاهده کرد که امام صادق علیه السلام لباس نو و مناسبی پوشیده است، به امام ع گفت: تو نباید خود را به زیورهای دنیا آلوده سازی، برای تو زهد و تقوا و دوری از دنیا و مظاهر آن شایسته است. امام به او فرمود. می خواهم به تو سخنی بگویم خوب توجه کن، سخن من برای دنیا و آخرتت مفید خواهد بود. ای سفیان رسول گرامی اسلام در زمانی زندگی می کرد که عموم مردم از نظر اقتصادی در مضیغه بودند و پیامبر ص  خود را با آنان در زندگی ساده و فقیرانه هماهنگ میکرد. اما اگر روزی وضع معیشتی مردم بهتر شد اهل ایمان و خوبان روزگار به بهره گیری از آنان سزاوارترند نه انسان ها فاجر و منافق و کافر. ای ثوری، به خدا سوگند در عین حالی که وضع معیشتی خوبی دارم و از نعمت ها و موهبت های الهی کمال بهره را می برم اما از روزی که خود را شناخته ام شب و روزی بر من نمی گذرد مگر آنکه حقوق مالی خود را بر طبق فرمان خداوند متعال که بر من واجب کرده است، ادا می کنم. وبه مصرف مناسبش می رسانم.) الکافی ج ۵ کتاب المعیشت حدیث ۱٫ در زمان امام صادق ع بابرخي از مسلمين زهد و صوفی گری را بر علیه تشیع راه انداختند تا شیعیان را ضعیف و محکوم کنند در حالیکه زهد برای ایام تنگنا و ضیغ مسلمین است نه ایامی که مسلمین در وضعیت معیشتی خوبی هستند. همانطور که در روایات دیده می شود ائمه ع نه تنها مردم را ازدنبال فعالیت های اقتصادی نهی نمی کنند بلکه آن ها را تشویق به فعالیت اقتصادی و در رفاه و خوبی زندگی کردن تشویق می کنند. (متوکل بن هارون می گوید بحیی بن زید بن علی علیه السلام را دیدم که پس از شهادت پدرش ( زید پسر امام سجادع) به سوی خراسان می رفت. به او گفتم: فدایت شوم، می بینم که مردم به پسر عمویت جعفر بیش تر گرایش دارند تا به تو و پدرت. گفت :عمویم محمد بن علی ع و فرزندش جعفر ع، مردم را به زندگی فرا می خوانند و ما به مرگ. سند روایت صحفیفه سجادیه. ( عبدالله بن ابی یعفور می گوید: در محضر امام صادق بودم که مردی از امام پرسید: بخدا قسم ما به دنبال دنیا می رویم و دوست داریم آن را به دست آوریم. امام فرمود: تومی خواهی با دنیا طلبی و کسب درآمد چه کنی؟ او گفت می خواهم نیازهایم را برطرف  کنم، به خانواده ام رسیدگی نمایم ، صدقه و احسان بدهم و حج و عمره انجام دهم. امام فرمود : اینکه دنیا طلبی نیست. این به دنبال آخرت و ثواب های الهی رفتن است.) وسایل الشیعه ج ۱۷ ص ۳۴،فعالیت اقتصادی و به دنبال مال و ثروت رفتن وقتی که برای تامین نیاز خود و خانواده خود و برای خدا و کسب روزی حلال باشد خود یک عبادت و جهاد در راه خدا محسوب می شود. (الکاد علی عیاله کالمجاد فی سبیل الله، آنکه برای تامین معارش خانواده اش تلاش می کند همانند رزمنده در راه خدا است.) کافی ج ۵ ص ۸۸،(امام صادق می فرماید: من در بعضی از مزرعه های خود کار می کنم و با عرق جبین به کشاورزی می پردازم، با اینکه اشخاصی هستند که به جای من کار کنند، ولی کارکردن خودم از این روست تا خداوند متعال بنگرد که من در جست و جوی روزی حلال هستم.) فروع کافی ج۵ ص ۷۷٫

تقویت و ترویج تشیع

توجه به مسایل اقتصادی و خوب و زیبا زندگی کردن علاوه بر اینکه باعث می شود عزت و زندگی و دین شخص حفظ شود موجب می شود مذهب تشیع تقویت و ترویج شود. زیرا وقتی که شیعه از لحاظ فعالیت های اقتصادی موفق باشد وزندگی خوب و ایده آلی داشته باشد باعث ترویج تشیع می شود. (عبدالله جبلی کنانی می گوید: روزی یک ماهی در دست گرفته بودم و در کوچه عبور می کردم در همان حال ، امام کاظم مرا دید، نزد من آمد و مرا مورد انتقاد قرار داد که این چه کاری است که می کنی؟  این ماهی را بیانداز، زیرا من ناپسند می بینم که فرد بزرگوار و شریفی مثل تو چنین کار پست و کوچکی انجام دهد. سپس فرمود: ای شیعیان، شما گروهی هستید که دشمنان زیادی دارید و در مقابل دشمنانتان تا می توانید خود را زیبا و قوی جلوه دهید. )اصول کافی ج ۶ ص ۴۸۱ . (ابن طیفور گفت امام هادی ع از من پرسید: سواری تو چیست ؟ عرض کردم: الاغ. فرمود: چند خریده ای؟ عرض کردم سیزده دینار .فرمود: این اشتباه است که الاغی را سیزده دینار بخری و اسب را راها کنی. عرض کردم: سرورم هزینه ی اسب بیشتر از هزینه الاغ است. فرمود: خدایی که الاغ را روزی می دهد، اسب را هم روزی می رساند. آیا نمی دانی کسی که چارپای سواری برگزیند و ظهور ما را انتظار کشد و با آن دشمن ما را به خشم آورد و به ما نسبت داشته باشد، خدا روزی اش را فراوان کند و سینه شا را بگشاید وبه آرزویش برساند و در حوائج یاری اش کند.) تهذیب الاحکام ج ۶ ص ۱۶۳٫ در این احادیث دیده میشود که اهل بیت علیهم السلام برای تقویت تشیع به شیعیان سفارش می کنندکه زیبا و خوب خودتان را جلوه بدهید و بهترین مرکب ها را سوار بشوید زیرا شما منصوب به ما هستند و دشمنان شیعیان زیاد و مراقب شما هستند و کار ها و نوع زندگی شیعیان در تقویت و ضعف تشیع تاثیر گذار است. با توجه به ضرورتی که برای بحث اقتصاد و نظام اقتصادی و به دنبال بهبود وضعیت اقتصادی و زندگی و معیشت خود گفته شد باید به دنبال این برویم که پیشوایان دینی ما چه اصول و نظام  اقتصادی را برای رفاه و آسایش زندگی خود و جامعه به کار برده اند.

ما در این نوشته می خواهیم نگاهی گذرا به سیره اقتصادی معصومین  علیهم السلام خصوصا امیرالمومنین علی علیه السلام داشته باشیم تا اصولی را از آنها بیاموزیم. اما اینکه فهمیده شود چرا سیره امیرالمومنین برای ما قابل توجه است  لازم است چکیده ای از تاریخ اقتصادی ایشان بیان شود.

حجت الاسلام سيد مسعود لاجوردي

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *